نقاشی های امروز تو سر کار
[img:AgADBAADRK0xGzrZmFAlHIUr6zpIx5E-JhoABBtMkjKZswxDYQYEAAEC] [img:AgADBAADQ60xGzrZmFA_zXboeuEoASkbIBoABNGWcTJy07nqWVYFAAEC] امروز قهوه خوروم و تهش گفتم به نیت آینده شما بقیه اش و خودت ببین برای من جالب...
نویسنده :
مسی
12:19
مامان دعا کن موفق شم!
وقتی امیتریس مامان میشه و دخترشو می آراید اینها عکس جمعه وقتی رفته بودی خونه عمو علیرضا ... و اون متن هم یه رونوشت از نوشته مامان آوینا است. امروز صبح وقتی داشتی میرفتی مهد بهم گفتی :مامان دعا کن موفق شم! و شاید یادت بره روزی... بارها و بارها میگم: تو بزرگترین علت زندگی منی و خوشی و موفقیت تو بیشترین دغدغه من. راستی شیما این متن ها رو برات تو اینستا این اوخر نوشته بود... خواستم اینجا بزارم که ماندگار شه مامان دعا کن موفق شم!...
نویسنده :
مسی
8:17
آخرین هفته اسفند ۹۶
دیشب رستوران خاله مریم بودیم قبلش بردمت حمام و به رسم هربار قبل از حمام صورت هم و رنگ انگشتی کردیم ومثه سرخپوستا شده بودی و امروز هم اوینا اومد خونمون و بازی کردید با هم خلاصه داستانی داریم باهم... دارم میمیرم از خواب اما تو اتاقت من و نگهداشتی و نمیزاری برم بیرون.... یکم میخوام واسه خودم باشم ...
نویسنده :
مسی
16:16
اولین شعری که گفتی
تو دستم و گرفتی و بدو بدو کردی و من افتادم و انقدر زخمی شدم و تو گریه کردی ورفتی و من زنده شدم و تو اومدی و دوباره دیدی من زندم همیشه مهربون بودیم با هم این اولین شعرت بود که گفتی...من متحیرم از اینهمه قشنگی که خدا در تو به من هدیه داد ...
نویسنده :
مسی
14:55
روز تولد نازی
آرزو های من
دختر بینظیر من سلام امروز میخوام یکم از خودت برات بگم. از دنیایی که همیشه آرزو داشتم برای خودم داشته باشم که قطعا تو و پدرت یکی از آرزوهای همیشگی من بودید. همیشه دوست داشتم انسان بزرگی باشم ، انقدر بزرگ که بتونم دستی بگیرم ، راهی رو بسازم ، کاری رو انجام بدم. اما تا حالا هرگز اینظور نشد ، اما آرزوی من من و رها نمیکنه . آرزوم بود انقدر قوی بودم تا به بچه های کار کمک کنم، یه جایی بسازم که بتونن زندگی و تحصیل کنن ،آرزوم بود بچه ای رو به فرزندی قبول میکردم و شرکتی داشتم که می تونستم به خانواده هایی که دنبال روزی حلالن کار بدم! گاهی خیلی به حال خودم تاسف میخورم ، زندگی خوبی دارم ، اما همیشه حس میکنم وقتی مردم خیلی حسرت میخ...
نویسنده :
مسی
12:49
بدون عنوان
این گل رو با کاغذ برای مامان من درست کردی! که ببریم سر خاک! اینم امروز وقتی از خونه خاله اینا اومدیم و آشتی کردیم.. گفتی مامان بیا ازم یه عکس بگیر!...
نویسنده :
مسی
19:18