[center][img:photos/file_58523.jpg][/center]
هفته پیش مادر بزرگم .. که مثل هر مادر بزرگ واقعی مهربون و دوست داشتنی بود و من همیشه ازش خاطرات خوب داشتم فوت شد و ما رفتیم شمال برای مراسن برای شب رفتیم خونه عمو رصا و اونجا کلی با انیسا و عموها بازی کردی اینجا تخم مرغ شانسی شده بودید ...
نویسنده :
مسی
19:14
روزهای قشنگ ما با خاله صدیقه چیستای نازنین-شهربازی
بعصی ادمها اتقدر ارزشمند و خوبن که ادم برلی دلشتنشون باید هر لخظه خدا رو شکر کنه.. یکی از اونها خدایی این خاله صدیقه ماااه و نازنین. ...
نویسنده :
مسی
22:12
عاشقانه های من
امروز تو با بابایی رفتی دوش گرفتی و من جدا... خیلی حس خوبی بود بعد مدتها... اما یهو بعد دلم گرفت... یه روزی میاد که من دلم برای با تو بودن تنگ میشه ..روزیکه تو انقدر بزرگ میشی که جتی فرصت زنگ زدن به من من نداری همیشه دوست دارم ... یادت نره... یهو خیلی دلم گرفت...
نویسنده :
مسی
20:15
روزمرگی
از صبح امروز در حال تمیز کردن خونه بودم. تا وقتیکه دختر خاله وجی زنگ زد... فککنم ۲۰ دقیق طول کشید تا خونم اینطوری شه! ✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ اینم دیروز تو وقتی داشتی با فراز که برای تسویه حساب اومده بود کارخونه عکس شکلک میگرفتی! ...
نویسنده :
مسی
13:31
اولین مدرک تحصیلی شما
New Doc 2018-01-16 دختر شیرینم..این اولین مدرک تحصیلی توست... و خدا میدونه هرچند برام همیشه میگفتم اهمیتی نداره چه مدرکی داشته باشی.. ولی دیروز اشک تو چشمام از ذوق جمع شد... دوستت دارم دوستت دارم دوستت دارم. دختر بینظیر منی ...
نویسنده :
مسی
9:40
من و تو در یک قاب
یه چند مدت تلگرام قطع بود... این عکس بچگیهای من و تو کنار همه.. کلی ذوق کردم شبیهمی اینجا! جون منی جووون من!! ...
نویسنده :
مسی
12:49
یه شب دیگه
اینم اوردیم خونه و من باهاش برات جعبه اسباب بازی درست کردم پنج شنبه شب هم رفتیم رستوران خاله مریم.. اینم عکسای پنج شنبه شب.. انروز هم که کلا خونه بودیم و تو یه بند میکی بازی بازی بازی! بماند که منم خیلی به حرفات گوش ندادم چون واقعا کار داشتم . کار کار کار!...
نویسنده :
مسی
19:29
پنج شنبه کاری با تو
✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ پنج شنبه رفته بودیم شرکت.. و تو هم با من اومدی.. اینم عکس های تو سر کار من...
نویسنده :
مسی
19:25