شب ۱۴۰۰/۳/۲
بعد از ظهر با پدر بردیمت پارک...
تو بازی که میکردی ،دیدم ماشاالله تقریبا از همه بچه ها بزرگتری یا حداقل از جهت قد تو گروه بزرگ ها...
دلم میگیره آمیتریس من.. داری زود بزرگ میشی...
خیلی میترسم از خیلی چیزها.
از اینکه تو بزرگ بشی و من با ندونم کاریهام... بال و پرت رو زده باشم. از اینکه بزرگ بشی و نتونسته باشم اونقدر قوی بارت بیارم . از اینکه بزرگ بشی و مثل من ....
گاهی حتی از اینکه زیادی خوب باشی میترسم وگاه از اینکه به قدر کافی خوب نباشی.. باورت میشه
چقدر تضاد!
امیدوارم همیشه خوشحال باشی عزیزم. بتونم کاری کنم که بتونی در هر حالتی خوشحال باشی..یاد بگیری که خوشحالیت رو وابسته به شرایط و آدمها ندونی
تا حالا که نتونستم.
اما تلاش میکنم.
من آنقدر به تو فکر میکنم که گاهی اضطراب درستی رفتارم, همه چیز رو خراب میکنه..
امیتریسم شاید نتونستم اونقدر که تو لایقشی مادر خوبی باشم..اما باور کن همیشه سعی کردم...من و به خاطر همه ی آنچیزی که باید میبودم و نبودم ببخش مادر.. قلب منی...
تو بازی که میکردی ،دیدم ماشاالله تقریبا از همه بچه ها بزرگتری یا حداقل از جهت قد تو گروه بزرگ ها...
دلم میگیره آمیتریس من.. داری زود بزرگ میشی...
خیلی میترسم از خیلی چیزها.
از اینکه تو بزرگ بشی و من با ندونم کاریهام... بال و پرت رو زده باشم. از اینکه بزرگ بشی و نتونسته باشم اونقدر قوی بارت بیارم . از اینکه بزرگ بشی و مثل من ....
گاهی حتی از اینکه زیادی خوب باشی میترسم وگاه از اینکه به قدر کافی خوب نباشی.. باورت میشه
چقدر تضاد!
امیدوارم همیشه خوشحال باشی عزیزم. بتونم کاری کنم که بتونی در هر حالتی خوشحال باشی..یاد بگیری که خوشحالیت رو وابسته به شرایط و آدمها ندونی
تا حالا که نتونستم.
اما تلاش میکنم.
من آنقدر به تو فکر میکنم که گاهی اضطراب درستی رفتارم, همه چیز رو خراب میکنه..
امیتریسم شاید نتونستم اونقدر که تو لایقشی مادر خوبی باشم..اما باور کن همیشه سعی کردم...من و به خاطر همه ی آنچیزی که باید میبودم و نبودم ببخش مادر.. قلب منی...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی