آمیتریسآمیتریس، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 1 روز سن داره

ثبت لحظاتی سخت شیرین

آولین آرایش با دستای خودت

1397/5/3 18:17
نویسنده : مسی
742 بازدید
اشتراک گذاری
اینم دیروز که خودت و ارایش کردی





اینهم بخشی از سخنان گرانقدر شما:

* با اینهمه خوشگلی چکار کنم اخه باربی شدم.

* هیچکس مثه من مامانش اجازه نمیده که دست به وسایلش بزنه!

دیروز که بدون تنفس حرف میزدی بابات بهت گفت : بابا جان یکم ساکت باش بزار ببینیم چکار میکنین و بعد یییهو گفتی:

* مگه شما فقط حق زندگی دارید، حق حرف زدن دارید!

😂😂😥😥😥😋😋

امروزم سر کار هی  میگفتی .: من ییعیسم.. مامان بیا بهت اونجا مرفی( معرفی   ‌ )کنم!

عاشقتم..

راستی هفته پیش تولد کیارش بود یکی از مهمونا  گفت ماشالله چقدر این آوینا با سیاست، من گفتم عاره ماشالله. زن عمو نیکتا گفت آوینا یا امیتریس؟

گفت نمیدونم همونی که ...

و بعد فهمیدیم شما رو میگفته. پرسیدیم چطور مگه؟

گفت یکی از بچه ها میخواست باهاش بازی کنه و امیتریس نمیخواست و اون اصرار کرد، در نهایت امیتریس گفت باشه تو هم بازی ، اما مثلا ماموریت هستی و الان نمیتونی تو اتاق باشی😂😂😂

عاشقتم خلااااصه

اینجا به صورت کرمی داری پتوت میبری تو اتاق .





اینم عکس تولد ... اوینا خانم ، عمو علیرضا‌، آمیتریس خانم و بابا آرش
پسندها (5)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان و بابای حلما و حسینمامان و بابای حلما و حسین
4 مرداد 97 15:59
همیشه خوش باشیددگل