رفتن به دستشویی
عزیز دلم تقریباً ذیگه روزها یاد گرفتی که بری دستشویی.
اما گاهی هم از دستت در می ره.
آمیتریس جانم، میدونم که گاهی مامان خیلی مامان بدی میشه .
یه مامان عصبانی و سخت گیر
اما به خدا خیلی دوست داره، خیلی داره با خودش کار می کنه ، و مطمدن باش بیشتر از اینکه تو خدا نکرده نتونی اون و ببخشی ، این منم که به خاطر اشتباهاتم در قبال تو نمی تونم خودم و ببخشم.
امیدوارم همه چیز بهتر از قبل بشه.
هر چند ایمان دارم که خواهر شد چون این خواسته ی همیشگی من از زندگیم بوده.
دوستت دارم.
قربئن اون چشای شیطونت بشه نننتتتتتتتتتتت!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی