آمیتریسآمیتریس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

ثبت لحظاتی سخت شیرین

مریضی خاله وجیه

1393/9/28 23:05
نویسنده : مسی
216 بازدید
اشتراک گذاری

چند وقت بود که می دونستیم خاله وجی مریض. اما هی پشت گوش می انداخت . تا اینکه بالاخره رفت دکتر و جواب یه سری از آزمایشها خوب در نیومد.

تا اینکه دوباره یه آزمایش دیگه داد.

روز 2 شنبه بهم از بیمارستان که جواب آزمایشش رو گرفت زنگ زد و گفت که متاسفانه جواب آزمایش خوب نیست و دوباره باید تکرار بشه.

خیلی عصبی شدم و خیلی پر استرس . سریع وسایل رو جمع کردم و رفتم پیشش تا هم شاید بتونم روحیه اش رو خوب کنم و هم اینکه تو اینترنت سرچ کنم و یکم بفهمم دقیقا اوضاع چه جور.

خدا رو شکر که رفتیم.

چون جدا فکر میکنم خوشحال شد و همینطور بقیه . انقدر که غزل وقتی ما رو دید از شادی گریه کرد!!!

اما جواب آزمایش امیدوارم همونطور که من فهمیدم خیلی هم بد نباشه و خدا جدا رحم کنه!!

و اما تو !!

خدا رو شکر می کنم دخترم  جداً شکر که تو دختر به این شیرینی رو به من عطا کرد . 

دختری که بارها تو جمع های مختلف از زکاوت و مهربونیت تعریف می کنن.که امیدوارم همینطور باشه و نه تعریف الکی.

کلمه ها رو داری خوب یاد می گیری تکرار کنی. 

ابا:بابا

امی:مامی 

آجی:وجی ....

دوست دارم شیرین مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)