آمیتریسآمیتریس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

ثبت لحظاتی سخت شیرین

گناه من چیه؟!

1393/2/13 22:58
نویسنده : مسی
255 بازدید
اشتراک گذاری

از وقتی فهمیدم باردارم،خیلی سعی کردم همه چیز در حدی که در توان من هست درست باشه.

نمیگم عالی بودم،اما میگم واقعا درحد توانم که گاهی بیش از توانم تلاش کردم.

اما نمی دونم تو چرا انقدر نا آروم  هستی.

دیشب که خاله اینجا بود، گفت واللا دلم واست می سوزه این بچه خیلی آرامشش کم!!

خیلی گریه می کنی،خیلی کم می خوابی و بدتر از همه همیشه باید در اختیارت باشم!!!

گاهی انقدر خسته می شم که با بابا آرش دعوام میشه.

میگن، مال توجه زیاد من که تو اینطور شدی!!

اما از وقتی من یادم تو اینطور بودی، آخه کیه که بچه ای رو که گریه می کنه بغل نکنه!؟

خیلی خسته ام خیلی.

راستی دیشب هم رسما استفا دادم!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

mahtala
13 اردیبهشت 93 8:43
سلام ميشه بگي از چي استعفا دادي؟ از شرکت مه طلا جان، از کارم آخه پاره وقت کار می کردم واسشون
mahtala
13 اردیبهشت 93 8:48
معمولا آدم از كار استعفا ميده ... ولي تو نوشتي ديشب ! مگه شبها ميري سر كار ؟! خلاصه اگه منظورت كار كه خيلي كار خوبي كردي .
mahtala
13 اردیبهشت 93 8:52
راستي يادم رفت بگم كه همه ، همين كار رو ميكنن .و همه بچه ها هم بغلي ميشن و ... من هميشه ميگم همين چند سال هست كه ميتوني تمام وجود بچه ات رو توي بغلت بگيري ! پس به دردسرش مي ارزه ...
mahtala
15 اردیبهشت 93 16:28
اگه از لحاظ مالي مشكلي نداري كه خب خيلي كار خوبي كردي من به شخصه بهت تبريك ميگم . بخاطر اين عمل شجاعانه ... چاکریم
مامان آرشیدا
20 خرداد 93 9:32
بچه به بغل کردن نیاز داره ،هر وقت گریه کرد بغلش کن در غیر اینصورت بعدها تو شخصیتش تاثیر میزاره. ممنون عزیزم ، آره می دونم اما دیگه واقعا گاهی کم می آرم!!
mahtala
15 دی 93 8:58
به ياد گذشته ها يه سري زدم به پستهاي قديمي .... روزهايي كه وقتي تموم ميشن ميفهمي شيرين بوده ...
مسی
پاسخ
وای واقعا مه طلا دلم گرفت.