تولد من
تولد من چند روز دیگه تولد منه و من دارم 33 سال می شم!!
نمی دونم چرا همیشه دوست داشتم روز تولدم گوشیم رو خاموش کنمٰ و تو خونه نباشم!!
شاید می خوام از پیری فرار کنم؟ اما نه .خیلی وقت که این احساس و دارم.
شاید بیشتر به این خاطر که دوست ندارم بشینم و جواب تلفن هایی رو بدم که شاید واسه زفع تکلیف زنگ می زنن ...
راستش این روز همیشه واسم خیلی مهم بودٰ دوست داشتم اونی که واقعا دوستم داره ٰ واقعا بهم یه جمله ی قشنگ هدیه بده و صادقانه برام انرِژی بزاره.
نمی گم کادو واسم مهم نیست. همه آدما اگه روح سالمی داشته باشند و صداقت هم .قطعا کادو گرفتن رو دوست دارند. اما به جون خودت قسم بیشتر از هر چیز واسه من اون وقت مهم. اینه که میگم یه جمله هم اگه صادقانه باشه می تونه خیلی کادوی قشنگی باشه!
نمی دونم سالها بعد وقتی تو این نوشته ها رو بخونیٰ‌آیا می تونی درک هم کنی؟
نمی دونم.
ولی واقعا دوست دارم وقتی روزی مردم به جای سالگرد مرگ همیشه برام سالگرد تولد بگیری.
نه اینکه مجلسی به پا کنی. نه!
اما دوست دارم همیشه انقدر دوستم داشتم باشی یا بهتر بگم انقدر مادر خوب و دوست داشتنیی واست باشم که همیشه این روز رو یادم کنی چه باشم وچه نه!
راستی امروز که داشتی شیر می خوردی ٰ عروسکت رو هی میآوردی و تظاهر میکردی داره شیر میخوره ٰ خیلی بامزه بود.
دوست دارم نی نی نازم.
