آمیتریسآمیتریس، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

ثبت لحظاتی سخت شیرین

برای تو

1397/9/5 13:30
نویسنده : مسی
162 بازدید
اشتراک گذاری
دختر زیبای من...

زندگی دوباره من وقتی شروع شد که تو به دنیا آمدی...

آمیتریس  انقدر مهم شد که به من حتی اجازه فکر کردن به مردن رو هم نمیده... یا رها  کردن رو...

دخترم از خدا همیشه میخواستم و ای روزها بیشتر که کمکم کنه... تا آدمی بشم خارج از همه روزمرگی ها و بدیها...

دعا کن کمکم کنه..

این روزها داریم سعی میکنیم دوباره به روزهای خوب قبل از دادگاه و اون شوک شدید عاطفی برسیم... و من بیشتر لز هر زمان تو تمام تفریحاتمون به فکر شیما هستم... نمیدونم چرا... شاید چون فکر میکنم تنهاست... خوبه و به ما نیاز داره..

اما راستش هر چند سخت... اما دارم سعی میکنم یکم مثل بقیه آدمها سخت گیر باشم... بیشتر برای خودم ارزش قائل باشم...

مطمئیم این حرفها رو وقتی درو میکنی که ۳۰ سالگی رو سپری کرده باشی...

اما همیشه یادت باشه من هرچند بد و گاهی اشتباه اما همیشه سعی کردم بهترین مادر در توانم باشم...

دوستت دارم... بی انتها
پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)