بدون عنوان
دختر گلم این هفته با عمو امین رفتیم خرم دره .
خوش گذشت .
غار کتله خور هم رفتیم.
که البته شما نزاشتی بفهمیم چی به چیه و همش بغل بودی و من بعدش کمر درد گرفتم.
وقتی داشتیم می رفتیم از پل فردیس که رد شدیم خیلی دلم گرفت!!
روزهای سخت و تلخی رو می گذرونم.
گاهی با خودم میگم کاش می رفتم یه جای دور خیلی دور
اما می دونم فرار چاره ی راه نیست.
شاید اینکه تو تنها هستی و خواهر و برادری نداری آنقدرها هم بد نباشه.
کمتر حرص می خوری
و یا غصه!!
دوستت دارم عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی